همیت زنبور عسل
در آزمایشات مختلف برای تعیین نقش عوامل مختلف در گرده افشانی گیاهان مشخص شده که 1% مجموع گرده افشانی ها توسط باد، 6% آن توسط بقیه حشرات منهای زنبور عسل و 93 % باقیمانده را زنبور عسل به تنهایی انجام می دهد. در بررسی های مختلف ارزش گرده افشانی زنبور عسل را از حدود 60 تا 143 برابر ارزش تولیدات مستقیم کندو برشمرده اند. برای توضیح بیشتر اشاره می شود اگر ارزش کل تولیدات یک کندو را حدود 50 هزار تومان در نظر بگیریم با توجه به مطلب قبلی، ارزش افزوده ای که زنبور عسل در محیط ایجاد می کند حداقل برابر 3 میلیون تومان می باشد که اگر مقدار حداکثر بیان شده را در نظر بگیریم این مبلغ به 7 میلیون و 150 هزار تومان بالغ می شود. توجه کنید که این مقدار مربوط به تنها یک کندو می باشد و برای درک اهمیت زنبور عسل و نقش بسیار مهم آن در حفظ طبیعت و اکوسیستم تنها کافیست که به تعداد کندو های موجود در ایران اشاره شود که بیش از 2 میلیون کلنی می باشد.
در حقیقت از تمام جاندارانی که انسان از آنها استفاده می نماید مانند چهار پایان، طیور و حشراتی مثل کرم ابریشم، تنها زنبور عسل است که هیچ گونه رقابتی با غذای انسان (از نظر کشت علوفه مورد نیاز برای تغذیه) و نیز هیچ گونه زیانی برای محیط زیست نداشته و نقش بسیار مهمی در بقای محیط زیست و رشد و شکوفایی آن دارد. آیا می توانید نقش گوسفندان را در بروز سیل و نقش زنبور عسل را در جلوگیری از آن تصور کنید؟ شاید بدانید که گیاهان مرتعی نقش بسیار مهمی در نفوذ نزولات جوی در خاک و در نتیجه جلوگیری از جاری شدن آن ها و تبدیل شدن به سیلاب دارند . استفاده از مرتع به صورت غیر علمی و چرای بی رویه و خارج از حد ظرفیت آن توسط گوسفندان، باعث تخریب مراتع، و در مقابل گرده افشانی زنبور باعث بذردهی، ازدیاد و تکثیر گیاهان مرتعی و در نتیجه رشد و شکوفایی مراتع خواهد گشت.
1-حشرات مضر: مانند حشراتی که جزء آفات کشاورزی محسوب می شوند و یا ناقل انواع بیماریها به انسان و دام می باشند، مانند پشه آنوفل و یا مگس معمولی.
2- حشرات مفید: مانند حشراتی که از طریق شکار از بین گونه های مفید به حیات خود ادامه می دهند و یا از طریق تولید محصولاتی مانند ابریشم، عسل و موم و نقشی که در گرده افشانی گیاهان و حاصل خیز نمودن خاک دارند، برای انسان مفید هستند.
کلاس حشرات از 27 راسته تشکیل شده است، راسته بال غشائیان یکی از این راسته ها است. در این راسته 15 بالا خانواده قرار دارد که بالا خانواده Apinae یکی از آنها است، اعضای این بالا خانواده به علت داشتن موهای پَر مانند می توانند دانه گرده را براحتی حمل نموده و عمل گرد افشانی را انجام دهند. خانواده Apinae عضوی از این بالا خانواده است که خود به دو عضو Apinae و Bombinae تقسیم می شود. تمام گونه های زنبور عسل تحت خانواده Apinae قرار می گیرند.
کاوشهای علمی در سنگواره ها، نشان از سابقه زیست 150 میلیون ساله زنبور عسل در کره زمین دارد. زنبورهای عسل ابتدا به صورت انفرادی زیست می نمودند، اما با شروع دوره رشد و تکثیر شدید گیاهان در حدود 150 میلیون سال پیش، زیست اجتماعی خود را آغاز نمودند. این حشره متعلق به قاره های قدیم، مخصوصاً مناطق گرم آسیا می باشد. این موجود همراه انسان به قاره های جدید نیز راه یافت، به عنوان مثال اولین جمعیت زنبورعسل در سال 1822 به استرالیا وارد گردید.
عوامل محیطی، باعث ایجاد نژادهای مختلف در یک گونه می شود. گونه زنبورعسل اروپایی با اسم علمی Apis melifera خود به نژادهای مختلف تقسیم می شدند. عوامل ریخت شناسی ( مرخولوژیکی )، مانند طول پای عقب، خرطوم، بال و رنگ مو و خصوصیات بیولوژیکی مانند : رشد جمعیت کلنی، دفاع از کلنی، موم بافی و .... در تفکیک نژادها مهم قلمداد می شود.
دو نژاد متداول و مهم در اروپا و جهان عبارتند از :
1- نزاد ایتالیایی:
جزیره سیسیل در ایتالیا موطن این زنبور است. زبانی بلند دارد و شکمی باریک، رنگ شکم در روی حلقه 2 تا 4 روشن است. رنگ موهای بدن آن مخصوصاً در نرها زرد رنگ است. در روی قاب ها رفتار تهاجمی ندارند، رشد بهاره خوبی دارند. مصرف غذایی زیادی در زمستان دارند و کمتر بچه کندو تولید می کنند.
2- نژاد کارنیولان:
موطن آن نواحی جنوبی آلپ در اتریش و شمال بالکان و یوگسلاوی است. دارای زبانی بلند، بدنی تیره و روی دومین و سومین حلقه های پشتی شکم لکه و گاهی نوار قهوه ای دارد. رنگ موهای آن خاکستری متمایل به قهوه ای است. بسیار آرام و زمستان را با غذای کم می گذراند. غارت در این نژاد کم بوده و در پاییز جمعیت به سرعت کاهش می یابد و نسبت به بیماری نوزما و آگارین و فلج حساس است و تمایل به تولید بچه کندو دارد.
3- نژاد ایرانی:
بعضی محققان نژاد ایرانی را پرسیکا و ایرنیکا می نامند. اما در دانشگاه بن (آلمان) این نژاد، مِدا نامیده شده است. این اسم از سلسله پادشاهان ماد گرفته شده است. نژاد ایرانی زنبور عسل در کوههای البرز و ایران مرکزی گسترش یافته است. اندازه اعضای بدن آنها شبیه نژاد اروپایی است، رنگ بدن در قسمت شکم زرد مایل به قهوه ای تیره و در حلقه های اول شکم روشن تر است، تمایل به نیش زنی و بچه دادن و جمع آوری بره موم زیاد است. مقدار غذای مورد نیاز این نژاد در زمستان کم و رشد بهاره خوبی دارد و زمستان های سرد را به خوبی تحمل می کند.